بیست و دو / سه سال پیش ، مامانم میگفت؛ اگه خوب غذا بخورم و دختر خوبی باشم از برآمدگی کتفم دو تا بال بیرون می آد و تبدیل به یه فرشته می شم .
مامان می گفت این برآمدگی واسه همین خلق شده .
می پرسیدم ؛تو خوب غذا نخوردی یا دختر خوبی نبودی ؟می خندید و می گفت من هنوز بزرگ نشدم .
من بزرگ شدم مامان ، اونقد بزرگ که یه خونه رو تنهایی پر می کنم .
دلم یه بشقاب غذا می خواد؛ کاش می شد این بار برات دختر خوبی باشم.
سلام مهربان
چه تاثیر گذار بود موفق باشی
ما بر گشتیم ...
اولین باره با این وب برخورد میکنم که اون هم به لطف کامنت شما در وب تئاتریکال بود. نوشته عجیبی بود. خوشحالم از قلم شما
بهشت رو میخوای یا مامان
البته اگه ناراحتتون کردم ببخشید حس کردم دلگیرید